ساخت وبلاگ
روی هم رفته آدم آروم و ساکتیم یعنی تا کسی ازم سوال نپرسه یا مجبور نباشم حرف نمی‌زنم بعضی وقت ها که معصومه ازم سوال میپرسه و جوابشو میدم عصبی میشه و میگه اینقدر یک کلمه ای جوابمو نده. آدم فوق العاده اخمویی شدم یعنی تا به خودم میام میبینم بدون هیچ دلیل خاصی ی اخم گنده رو صورتمه ب طوری که دیروز وقتی از کلاس وارد خوابگاه شدم معصومه گفت چطوری هاپو ...
ما را در سایت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : thevangoghcat بازدید : 35 تاريخ : دوشنبه 28 آذر 1401 ساعت: 22:00

دیشب با لعیا و حسن سه نفری رفتیم بیرون و حدود ۱۲ هزار قدم راه رفتیم دوتا Intp و یدونه Infp به هم افتاده بودن لعیا که بیشتر ساکت بود و این وسط من و حسن یکم حرف می‌زدیم دو روزه نیما رو ندیدم دیشب هم بهش زنگ نزدم تا باهامون بیاد که دیدم خودش پیام داده که می‌ره دیدن دوستش که از مشهد اومده وقتیم‌ گفتم با لعیا و حسن بیرونم گفت خودشو اگه بتونه بهمون می‌رسونه که اخرم نیومد شاید باید ناراحت باشم ولی نیستم این روزها احساسات عجیبی دارم یه حس خفه کننده ای بهم دست داده ...
ما را در سایت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : thevangoghcat بازدید : 42 تاريخ : دوشنبه 28 آذر 1401 ساعت: 22:00

معصومه ای که دیشب با جدیت بهم نگاه کرد ‌و گفت تو چرا روز به روز خوشگلتر میشی؟ و منی که بین اون همه درگیری ذهنی با این حرفش لبخند رو لبام اومد:) ...
ما را در سایت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : thevangoghcat بازدید : 33 تاريخ : دوشنبه 28 آذر 1401 ساعت: 22:00

کتی بهم زنگ زد و گفت که رفته سر خاک مجید رضا رهنورد ولی اینقدر مامور ریخته که نمیذاشتن کسی بره بهم گفت اگه بلایی سرش اومد حتما به خانوادش اطلاع بدم:))))))))) این حرف ها خیلی غم داره اون گریه ای که پشت تلفن کرد بیشتر از همه درد داشت برام اینکه بری بیرون و با خودت بگی شاید نفر بعدی من باشم.... چقدر حال هممون بده:) خدایا لطفاً مراقب این دختر و تموم هموطنام باش ...
ما را در سایت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : thevangoghcat بازدید : 36 تاريخ : دوشنبه 28 آذر 1401 ساعت: 22:00

از بحث و گفتگوی دیشبمون خیلی لذت بردم از قاتل و آدمخوار و گیاهخوار و حیوانات تا اخلاقیات خودمون صحبت کردیم و در نهایت با رسیدن به این نتیجه که آدم ها موجودات به شدت کصشعرین بحثمونو به پایان رسوندیم و موزمونو خوردیم. به حدی موز دوست داره که دارم وسوسه میشم برای تولدش یه عالمه موز بخرم ...
ما را در سایت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : thevangoghcat بازدید : 39 تاريخ : دوشنبه 28 آذر 1401 ساعت: 22:00

این دور روزی که تنها بودم ب معنای واقعی کلمه عشق کردم امروز روز خیلی خوبی داشتم آشپزی کردم، سریال دیدم،اهنگ گوش دادم و حتی رقصیدم. وقتایی که حالم خوبه میل شدیدم به خوابیدن هم کم میشه قراره رو یه سری چیزام کار کنم و درسام و زندگیمو جدی تر بگیرم و این وسط اگه بتونم با برنامه پیش برم تا به کارای عقب موندم برسم عالی تر میشه ...
ما را در سایت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : thevangoghcat بازدید : 37 تاريخ : دوشنبه 28 آذر 1401 ساعت: 22:00

در حالیکه توی بالکن نشستم خطاب به آخرین نخ سیگارم: تورو خدا تموم نشو:)))) این خیلی بده که توی خلوتم گاهی وقتا بهت فکر میکنم ولی نمیتونم جلوی فکر کردنمو بگیرم چقدر آدم خوش شانسیم از اینکه آدمی مثل تو برای مدت کوتاهی توی زندگیم بوده... و بعد از مدت ها دوباره هشتگ بلو:) ...
ما را در سایت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : thevangoghcat بازدید : 36 تاريخ : دوشنبه 28 آذر 1401 ساعت: 22:00

منو هورنی می‌کنه چون از اذیت کردن من به این صورت لذت میبره اما بعدش اونی که از همه بیشتر اذیت میشه و بگا میره خودشه ...
ما را در سایت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : thevangoghcat بازدید : 38 تاريخ : دوشنبه 28 آذر 1401 ساعت: 22:00

کاش خدا میل شدیدم به خرید کردن و کم‌ کنه چون عجیب دارم به فاک میرم ...
ما را در سایت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : thevangoghcat بازدید : 47 تاريخ : دوشنبه 28 آذر 1401 ساعت: 22:00

از حس و حال امروزم اگه بخوام بگم انگار یه کامیون از روم رد شده همینقدر له و داغون... بعد از شنیدن حرفهای خاله زنکی همکارام و غیبت کردن در مورد فلان دختر و ... اعصابم بسی تخمی شد و وقتی به شوخی بهشون ی چیزی گفتم مهراوه گفت آدم پیش حسنا نمیتونه غیبت کنه:) حرفاشون از یه مغز پوچ سرچشمه می‌گرفت منم هندزفریمو زدم به گوشم و صدای اهنگمو تا اخر کردم چند ساعت بعد با پرسیدن این سوال که سرت و گوشات درد نگرفت از اینکه همچین آهنگ هایی گوش میدی بهش با لبخند نگاه کردم و ...
ما را در سایت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : thevangoghcat بازدید : 32 تاريخ : دوشنبه 28 آذر 1401 ساعت: 22:00